عقلانیت عامل اصلی برونرفت از بحرانها است
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۵۸۲۳۵
به گزارش خبرنگار مهر، آیتالله رسول فلاحتی عصر شنبه در دیدار اختصاصی فرمانداران با نماینده ولیفقیه و استاندار با اشاره به اهمیت مراجعات مردمی و ضرورت حضور مدیران در بین مردم اظهار کرد: مدیران و مسئولان شنونده مطالبات مردم باشند و این اقدام موجب میشود قدری از آلام مراجعهکننده کاسته شود.
نماینده ولیفقیه در استان گیلان با بیان اینکه انقلاب اسلامی با بهرهگیری از ۳ اصل دین، مردم شایسته و جامعیت رهبری شکل گرفت، تصریح کرد: دولت کنونی نیز با ۴ ویژگی مردمی بودن، انقلابی، ولایی بودن و کار جهادی روی کار آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیتالله فلاحتی با اشاره به پیشرو بودن نظام اسلامی و مبارزه بیامان قدرتهای سلطه با این انقلاب عنوان کرد: قصد سیاه جلوه دادن خدمات بسیار انقلاب اسلامی را نداریم اما تا رسیدن به قلهها فاصله داریم و تا این مرحله هم مدیون انقلاب اسلامی و کارگزاران و همه کسانی هستیم که دغدغه انقلاب را داشتند اما برخی دولتهای گذشته با نگاه دیگری روی کار آمدند در حالیکه میتوانستند جایگاه انقلاب را بیشتر ارتقا دهند.
امام جمعه رشت با اشاره به هدف بزرگ انقلاب اسلامی تصریح کرد: جمهوری اسلامی در مسیر تمدنسازی اسلامی پایهگذاری شده است و هدف بلند انقلاب اسلامی نیز تمدنسازی اسلامی است.
وی به ضرورت توجه به مقوله فرهنگ در کنار اقتصاد اشاره و بیان کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی با اندیشه دینی و سیاسی خود همواره بر مقوله فرهنگ تاکید داشتند بنابراین در کنار تلاش برای بهبود اقتصاد که یک راهبرد منطقی مبتنی بر اهداف انقلاب اسلامی است باید به فرهنگ هم توجه اساسی شود.
نماینده ولیفقیه در استان گیلان با بیان اینکه نعمتهای انقلاب اسلامی مورد غفلت واقع شده است، افزود: همه ابزارهای سیاسی، اقتصادی و رسانهای دنیای کنونی در اختیار قدرتهای جهانی است اما به اندازه خدمات انقلاب، خدمات ارائه ندادهاند.
آیتالله فلاحتی ویژگیهای مدیران در تراز نظام اسلامی را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: مدیران دولت سیزدهم باید ۴ ویژگی اصلی دولت فعلی نظیر مردمی بودن، انقلابی، ولایی بودن و عملکرد جهادی داشته باشند.
امام جمعه رشت با بیان اینکه یک مدیر در نظام اسلامی باید تدبیر در مدیریت داشته باشد، افزود: در مدیریت داخلی، مدیران عزت این مردم را در نظر بگیرند و حکیمانه تلاش و حرکت کنند و به مصالح عمومی جامعه و دنیای پیرامونی خود توجه داشته باشند.
آیتالله فلاحتی ضمن یادآوری روایات مختلف دینی پیرامون ویژگیهای مدیران تصریح کرد: کسی که به فکر آخرت خود نباشد قطعاً به فکر دنیای مردم نخواهد بود.
وی عقلانیت را تدبیر کردن در جهت ارتقای جامعه دانست و بیان کرد: یکی از عمدهترین دلایل عقبماندگی جامعه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، روی کار بودن مدیرانی فاسد و بهدور از عقلانیت بود چراکه بهکارگیری عقل میتواند موجب رشد جامعه شود و عامل اصلی برونرفت از بحرانها باشد.
امام جمعه رشت، عامل عقبماندگی گیلان در دورههای گذشته را نیز عدم عقلانیت بعضی مدیران عنوان کرد و افزود: مدیران در تراز نظام اسلامی باید ابتکار عمل و خلاقیت داشته و دارای نوآوری باشند و ابتکار عمل هم در داشتن فکر درست است.
وی با اشاره به میزان تاثیرگذاری علم در کار مدیران گفت: در روایت آمده کسانی که عالمانه کار نکنند، فسادشان بیش از اصلاحشان خواهد بود بنابراین مصلح کسی است که با بهرهگیری از علم، تدبیر و عقلانیت و ابتکار عمل کار کند.
نماینده ولیفقیه در استان گیلان ویژگیهای مدیران دولت سیزدهم را مورد اشاره قرار داد و افزود: یک مدیر در نظام اسلامی باید بصیر و پیرو خط امام (ره) و ولایتپذیر باشد و در عین حال به منافع و مصالح نظام اسلامی توجه کند.
آیتالله فلاحتی با اشاره به تبعات عدم توجه به ولایت اضافه کرد: در طول تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی هرجا که جامعه اسلامی با شکستهایی مواجه شد در واقع به خاطر فاصله گرفتن از ولایتپذیری بوده است.
کد خبر 5694487منبع: مهر
کلیدواژه: نماینده ولی فقیه در گیلان آیت الله رسول فلاحتی نظام اسلامی بوشهر دهه فجر کرمانشاه اردبیل همدان گرگان تبریز گلستان بارش برف انقلاب اسلامی ایران خطبه های نماز جمعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خبرگزاری مهر قرآن کریم نماینده ولی فقیه آیت الله فلاحتی انقلاب اسلامی نظام اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۵۸۲۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی سخت است اما مدیرعاملی سختتر!
عصر ایران / مدسه کار و کسب ؛ سیدمحمد حسینی* - زندگی سخت است اما مدیرعاملی سختتر است ، چون تصمیمات شما بر زندگی دیگران نیز تأثیر میگذارد. اما موفقیت هم بدون از دست دادن بعضی از داشتهها امکانپذیر نیست. بیشتر مدیرعاملها با مبارزهای سخت مواجهاند. چون نسبت به سرنوشت شرکتشان مسئولیتی منحصربهفرد دارند. آنها هر روز در معرض تصمیمگیری با سطح حساسیت مرگ و زندگی هستند.
کتابهای بیشماری توسط مدیران و رهبران کسب و کار نوشته شده است. مشکل اصلی آنها این است که مسیر موفقیت را مستقیم و سرراست نشان میدهند. اما آقای بن هاروویتز، نویسندهی این کتاب واقعیت را هم در نظر میگیرد، شرایط مبهم و تنگناهای زیاد و تفاوتهای فرهنگی افراد را هم تعریف میکند و توصیفات فوقالعاده ای از شرایط روحی خودش در دوران بحران دارد.
همهی مدیرعاملها خواسته یا ناخواسته شرکتشان را در مواجهه با بحران خواهند دید و باید برای مقابله با آنها مهارت داشته باشند.
اگر مدیرعامل هستید، بار بیشتر مسئولیت تصمیمگیری و عواقب آن بر روی دوش شماست اما این که بخواهید تنها با اتکا به دانش مدیریتی خودتان با مشکلات مواجه شوید، اشتباه است.
کارمندان شرکت هم جزئی از سرمایههای شرکت هستند و منافع شرکت با منافع آنها گره خوردهاست. پس لازم است آنها را تا حد امکان درگیر فرآیند تصمیمگیری و حل بحران کنید.
همانطور که میدانیم، مسئولیت، بدون اختیار و آزادی عمل ارزشی ندارد. کارمندی که مسئولیت دارد ولی اختیار تصمیمگیری ندارد، حس وفاداری به شرکت و شغلش نخواهد داشت.
اکثر مدیران این ذهنیت را دارند که خلاقیت در زمان آرامش خاطر و رشد شرکت باید صورت بگیرد. در حالی که زمانی که شرکت از هر لحاظی دچار تهدید است و احساس میشود وارد سراشیبی سقوط است، باید خلاقیت صورت گیرد. این یکی از مهمترین اصول مدیریت در شرایط بحران است.
حواستان به روح و روان خودتان باشد، این سختترین مبارزهای است که مدیران با آن مواجهاند. دقت داشته باشید که علیرغم کمک گرفتن از کارمندان و مشاوران در نهایت شما به تنهایی باید با مشکلات شرکت مقابله کنید.
یکی از حساساترین کارهایی که هر مدیرعاملی از انجام آن میترسد، اخراج کردن افراد است. شیوهی برخوردتان با این جریانِ اجتناپناپذیر میتواند تأثیری بزرگ بر شرکت تان بگذارد.
زمانی که به این نتیجه رسیدید کارمندی منافع شرکت را به خطر میاندازد، بهترین کار اخراج سریع اوست. تأخیر در اخراج کردنِ فردی که میداند قرار است اخراج شود، تعارض بین او و شرکت را شدیدتر میکند.
هیچکس از رساندن خبر بد، لذت نمیبرد اما نویسنده این کتاب اعتقاد دارد در جریان گذاشتن کارکنان به طور مستقیم امری حیاتی برای کسب موفقیت مدیرعامل است. چرا که مخفیکاری مشکلات ساده اولیه را تبدیل به امری غافلگیرکننده و حلنشدنی میکند. این غافلگیری، اعتماد کارکنان را خدشهدار میکند.
مدیرعامل باید پاسخگوی هر مشکلی در شرکت باشد و از همین رو تحت فشار ذهنی و روانی قرار میگیرد. اگر مدیرعامل هستید با عیان کردن مشکلات شرکت، در واقع آن را به افرادی میسپارید که میتوانند در سریعترین زمان ممکن آن را حل کنند.
برای نحوه ی بیان اخراج مدیران از قبل آمادگی داشته باشید. مدیری که اخراج میکنید قرار نیست برای همیشه هیچ همکاریای نداشته باشد. ممکن است در آینده به نحوی مجبور به همکاری با او باشید. پس شیوه صحبت با او باید معطوف به آینده هم باشد.
عزت نفس انسانها به راحتی خدشهدار می شود و از طرفی به سختی بازسازی میشود. هرگز کسی را که اخراج میکنید، سرزنش نکنید. برخورد منصفانه با مدیر اجراییِ اخراج شده، روی اخلاق و عملکرد تیم اجرایی تأثیر میگذارد و سبب میشود تیم اجرایی بعد از رفتن این عضو هم عملکرد درستی داشته باشند.
بخش منابع انسانی نقش مهمی در این مقوله دارد؛ چراکه کیفیت تعاملات و رفتار کارکنان را رصد میکند. قبل از این که رفتار نادرست یکی از کارمندان، شرکت را با بحران بزرگی مواجه کند، بخش منابع انسانی آن را برطرف میکند.
مدیران شرکتها را بر اساس مدلذهنی و عملکرد میتوان به دو دستهی تصمیمگیرندگان و اجراکنندگان تقسیم کرد.
تصمیمگیرندگان: مدیرانی هستند که بر روی یافتن مسیری که شرکت میخواهد طی کند، تمرکز دارند. به عبارتی جزء مدیران تصمیمگیرنده محسوب می شوند. در واقع آنها چندان در بخش اجرایی دخیل نیستند. اغلب مؤسسین شرکتهای نوپا در این دسته قرار میگیرند، مانند بیل گیتس که از جستجو و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و چندساله لذت میبرند. آنها چندان درگیر جزئیات پیادهسازی چشم انداز و برنامه استراتژی نیستند. اغلب اوقات سازمان هایی که توسط این افراد اداره میشوند، عملکردی بینظم و فضایی پر هرجومرج دارند.
اجراکنندگان: مدیریت جزئیات برنامهها، نظارت بر عملکرد و درگیری با تحقیق و برنامهریزی را بیشتر دوست دارند. آنها از تصمیمگیرهای بزرگ و تغییرات شدید لذت نمیبرند، مثلاً دوست ندارند تصمیماتی در زمینهی تغییرات استراتژیک مهم بگیرند. گاهی این مسئله باعث میشود در زمان تصمیمگیریهای مهم کُند عمل کنند.
برای آنها بیش از آن که پاگذاشتن به دنیاهای جدید مهم باشد، حکمرانی هرچه پرقدرت در دنیایی که در حال حاضر در آن قرار دارند مهم است.
داشتن روحیه ای ترکیبی از هر دوی این ویژگیها (تصمیمگیرنده و اجراکننده) است. مثلا رییس فروش یک شرکت ممکن است جزو دستهی اول بوده و از تصمیمگیریهای بزرگ لذت ببرد اما وقتی طرحی کلی در تمام قسمتهای شرکت مطرح می شود و به تأیید همگان میرسد، بعد از آن مدیرفروش باید تمام انرژی خود را بر روی امور اجرایی طرح متمرکز کرده و تصمیمگیریهای بزرگ را به دیگران واگذار کند.
بن هاروویتز مینویسد: در طول این سالها به چند تکنیک برای سر و کله زدن با خودم رسیدهام:
چند نفر دوست پیدا کنید
با اینکه تقریباً غیرممکن است که در تصمیمات دشوار، توصیه فوقالعادهای از آنها دریافت کنید، اما از منظر روانشناسی، صحبت کردن با کسانی که تصمیمات چالشبرانگیز مشابهی را از سر گذراندهاند بسیار مفید است.
افکارتان را روی کاغذ بیاورید
وقتی قرار بود برای هیئت مدیره توضیح دهم که چون شرکتمان سهامی عام است به نظرم بهترین کار این است که تمام مشتریان و تمام درآمدمان را بفروشیم و کسب و کارمان را عوض کنیم، ذهنم واقعاً در هم پیچیده بود. برای نهایی کردن آن تصمیم، شرح مفصلی از استدلالم را یادداشت کردم. فرایند نوشتن این سند باعث شد از روانشناسی خودم فاصله بگیرم و بتوانم به سرعت تصمیم بگیرم.
تمرکزتان روی جاده باشد، نه دیوار
یکی از اولین درسهایی که در مسابقات اتومبیلرانی تعلیم داده میشود این است که وقتی دارید با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت پیچی را دور میزنید، روی دیوار تمرکز نکنید؛ تمرکزتان روی جاده باشد. اگر روی دیوار تمرکز کنید، با مغز توی دیوار خواهید رفت. اگر روی جاده تمرکز کنید، طبق جاده به مسیرتان ادامه خواهید داد.
اداره کردن شرکت هم شبیه همین است. همیشه هزاران چیز وجود دارند که ممکن است درست پیش نروند و کشتیتان را غرق کنند. اگر بیش از حد روی آنها تمرکز کنید، بسیار محتمل است که هم خودتان را دیوانه کنید و هم شرکت را به گِل بنشانید.
به جای فکر کردن به چیزهایی که باید از آنها بر حذر باشید، تمرکزتان را روی جایی که دارید میروید معطوف کنید.
اندریسن معتقد است که کارکنان مطالبات متعددی از شرکت دارند: حقوق، پاداش، اختیار سهام، حوزهی کنترل، عنوان شغلی.
از میان اینها، عناوین شغلی از همه بسیار ارزانتر است، بنابراین منطقی است که بالاترین عناوین شغلی ممکن را به کارکنان بدهیم. اگر با این عناوین حس بهتری پیدا میکنند، بگذارید خوشحال باشند. عناوین شغلی هیچ هزینهای ندارند.
علاوه بر این، با استفاده از روش اندریسن همیشه میتوانید برای رقابت با سایر شرکتها بر سر کارکنان جدید، حداقل در یک جنبه پیشنهاد بهتری ارائه کنید.
در مقابل، در فیسبوک مارک زاکربرگ عناوین را عامدانه بسیار پایینتر از استاندارد میچیند.
قائممقامهای ارشد در شرکتهای دیگر در فیسبوک باید پر و بال عنوان شغلیشان را تا حد مدیر یا سرپرست قیچی کنند.
______________________________
* سیدمحمد حسینی
نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران
تسهیلگر کتابخوانی
مدرس رشد و تعالی
نویسنده کتابهای «قدرت مطالعه» و «صفرتاصد تندخوانی»
عضو شورای کتابخوانی شهرداری تهران و همراهی با بیش از ۲۶سازمان و ۱۲دانشگاه برای آموزش و تسهیل کتابخوانی
آموزش آنلاین به بیش از ۲۰هزار نفر فراگیر
بنیانگذار سایت مرتا